تکنیکال یا فاندمنتال؟ (قسمت دوم)
در پاسخ به این سوال که تحلیلی تکنیکال یا فاندمنتال؟ بهتر است بدانیم که در تحلیل تکنیکال تمرکز ما بر روی قیمت و حجم آن و تغییرات آنها است ولی در تحلیل فاندمنتال عوامل اقتصادی و سیاسی هستند که موردتوجه تحلیلگر قرار میگیرد. یک تحلیلگر فاندمنتال تمام فاکتورهای مربوط را بر روی تغییرات قیمت در نظر میگیرد تا درنهایت بتواند با احتمال بالایی جهت حرکت قیمت را پیشبینی کند. در حقیقت در تحلیل فاندمنتال تحلیلگر به دنبال پیدا کردن ارزش ذاتی یک محصول یا کالا و یا خدمات است.
ارزش ذاتی یک محصول، قیمتی است که با دید فاندمنتال آن محصول میارزد. اگر قیمت در لحظه فعلی بالای آن قیمت باشد، ازنظر فاندمنتالی آن کالا گران است و انتظار میرود در آینده قیمت کاهش یابد و به مقدار ارزش ذاتی خود برسد و اگر قیمت فعلی کمتر از ارزش ذاتی آن باشد، انتظار میرود که قیمت در آینده رشد کند.
در حقیقت هر دو تحلیلگر فاندمنتال و تکنیکال به دنبال پاسخ به یک سؤال هستند و آن پیشبینی قیمت آینده است. درواقع آنها به دنبال حل یک مسئله از دو راه متفاوت هستند.(در ادامه مقاله کمیسیون در فارکس را هم بخوانید)
تحلیلگر تکنیکال عقیده دارد که قیمت تنها چیزی است که او نیاز دارد و همه عوامل دیگر، از قبل تأثیر خود را در قیمت گذشتهاند ولی تحلیلگر فاندمنتال به دنبال علت تغییر قیمتها است.
بیشتر معامله گران خود را دریکی از این دو دسته طبقهبندی میکنند ولی واقعیت این است که تحلیلگران فاندمنتال سعی میکنند مقداری از تحلیل تکنیکال را یاد بگیرند تا نقاط ورود و خروج بهتری داشته باشند و همچنین تحلیلگران تکنیکال سعی میکنند اطلاعاتی از مسائل و شاخصهای فاندمنتال داشته باشند تا بتوانند حدود قیمت را در آینده حدس بزنند.
زمانی که حرکت بزرگی در حال شکلگیری است، معمولاً هر دو دسته تحلیلگر، در تحلیل روند آتی دچار مشکل میشوند ولی وقتی قیمت حرکت خود را شروع میکند، هر دو دسته به نتیجهای یکسان ولی با تأخیر میرسند.
شاید بتوان گفت تحلیلگران تکنیکال نقاط خروج و ورود دقیقتری نسبت به تحلیلگران فاندمنتال دارند ولی شاید این ورود و خروجهای بیشتر باعث استرس بالاتر و در مواقعی هم زیان بیشتر هم باشد.
در بررسی این موضوع که تحلیلی تکنیکال یا فاندمنتال؟ کدام بهتر است باید بدانیم در بازارهای مالی دو دیدگاه مهم وجود دارد.
1. معاملهگری
2. سرمایهگذاری (تحلیلگری)
[irp posts=”19731″ name=”نظریه داو (تحلیل تکنیکال_قسمت سوم)”]
معامله گران از دسته تحلیلگران تکنیکال هستند و سرمایهگذاران (تحلیلگران) از دسته تحلیلگران فاندمنتال
معامله گران فاندمنتال، چون به ارزش ذاتی قیمت رسیدهاند ممکن است در افتهای بزرگ هم از معامله خارج نشوند چون معتقدند، قیمت هنوز به ارزش ذاتی خود نرسیده و با توجه به این تفکر حتی ممکن است در افتهای قیمت، به مقدار خرید خود اضافه کنند. ولی تحلیلگران تکنیکال، در افتها نمیمانند و از معامله خارج میشوند و منتظر فرصت خرید بیشتر میمانند.
به نظر من در بازارهای پر نوسان، نمیتوان تنها با یکی از دو تفکر، بهتنهایی به سودهای خوبی رسید. بهتر است با توجه به تحلیل فاندمنتال، جهت کلی بازار را تشخیص داد و با تحلیل تکنیکال، نقاط مناسب را برای ورود و خروج تشخیص داد.(در ادامه مقاله شاخص قیمت را هم بخوانید)
یکی از نقاط قوت تحلیل تکنیکال سازگاری و تنوع آن با انواع معاملات و انواع بازارها است. تقریباً هیچ بازاری نیست که نتوان اصول تحلیل تکنیکال را در آن به کار برد. هر چه مقدار اطلاعات گذشته در بازار بیشتر و باکیفیتتر باشد، تحلیل تکنیکال بهتر جواب میدهد.
منظور از کیفیت داده، میزان شباهت اطلاعات ذخیرهشده در گذشته با مقدار واقعی آن در زمان واقعی بازار است. هرچقدر این شباهت بیشتر باشد، تحلیل تکنیکال با دقت بیشتری قیمت را پیشبینی خواهد کرد.
مساله دیگر در تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندمنتال این است که تحلیل فاندمنتال نشاءت گرفته از چندین علم بهصورت همزمان است. علومی مانند علوم اقتصادی، مالی، مدیریت ریسک، مدیریت سرمایه و … تسلط بر همه این موارد کاری بسیار دشوار و شاید نشدنی باشد ولی در تحلیل تکنیکال تنها تسلط به مهارت تکنیکال کافی است.
در حقیقت تحلیل تکنیکال یک مهارت است ولی تحلیل فاندمنتال یک علم (چندین علم) است.
یکی دیگر از نقاط مثبت تحلیلگری تکنیکال این است که در بازههای زمانی مختلف کارایی داند.
مثلا یک تکنیکالیست هم میتواند در بازههای زمانی روزانه و هفتگی معامله کند و هم در بازههای زمانی کوتاهتر مثل یکساعته و کمتر. در حقیقت تحلیل تکنیکال شامل زمان خاصی نمیشود و فقط بستگی به سلیقه شخصی معاملهگر دارد ولی تحلیلگران فاندمنتال بازههای زمانی بزرگتری را در نظر دارند.(در ادامه مقاله اموزش بازار دوطرفه بورس را هم بخوانید)
با استفاده از تحلیل تکنیکال میتوان بهپیش بینیهای اقتصادی هم پرداخت؛ مثلا با تحلیل محصولاتی مانند شاخصهای مهم، طلا و نفت میتوان روند آینده اقتصاد جهان و یا کشور را پیشبینی کرد. پس بررسی روند قیمتی محصولاتی مانند دلار، پوند، اوراق قرضه کشورهای مختلف میتواند مطالبی در مورد اقتصادان کشورها در اختیار تحلیلگر قرار دهد.
[irp posts=”6160″ name=”چهار دلیل که تأیید گرفتن بیشازحد در تحلیلگری منجر به زیان میشود و پنج خصوصیت یک روش تحلیل گری کارا؟”]
انتقاد در مورد تحلیل تکنیکال
آیا گذشته تکرار میشود؟
یکی از انتقادهایی که در مورد تحلیل تکنیکال مطرح میشود این است که نمودار اطلاعات گذشته را در خود دارد و چگونه میتوان با توجه با آن در مورد قیمتهای آینده همنظر داد؟
از دیرباز پیشبینی آینده موردتوجه انسانها بوده است. اصلاً علت اینکه بازار رمالها و فالگیرها و یا احضار کنندگان روح گرم است نیز همین است. انسان ذاتاً دوست دارد از آینده خبر داشته باشد تا بتواند نسبت به آن عکسالعمل مناسبتری را از خود نشان دهد.(مقاله دستورات خرید و فروش در بازارهای جهانی را هم بخوانید)
در بسیاری از فیلمها نیز این مطلب هست و همین نشان از علاقه انسان به این موضوع دارد. درصورتیکه بخواهیم از علوم ماور الطبیعه بگذریم، انسان برای پیشبینی آینده بهطور پیشفرض و ذاتی از ساخت الگو استفاده میکند.
بهعنوانمثال اگر شما بخواهید شخصیت یکی از دوستان قدیمی خود را تفسیر کنید از الگوهای رفتاری وی در گذشته استفاده میکنید و نظر خود را بیان میکنید؛ مثلا میگویید فلانی آدم خوشقولی است. چرا این تحلیل را کردهاید؟ چون در گذشته موارد بسیاری را از وی دیدهاید که طرف به قول خود عمل کرده است. حال رفتار شما نسبت به او چگونه است؟ مسلماً با توجه به الگوهای گذشته آن فرد.
سؤال: آیا امکان ندارد که همین شخص در برخورد بعدی با شما بدقولی کند؟ حتماً ممکن است.
رفتار شما نسبت به بدقولی او چگونه است؟ احتمالاً آن بدقولی را به خاطر موارد بسیار زیادی که از دوست خود خوشقولی دیدهاید، میبخشید.
سؤال: اگر 10 بار پشت سر هم از همان دوست خود بدقولی ببینید چه میکنید؟ احتمالاً در تفکرات خود در آینده تجدیدنظر میکنید و الگوی خوشقولی را (در صورت تکرار بدقولی) به الگوی بدقولی برای آن شخص تغییر میدهید.
بازار هم همینطور است. با بررسی گذشته بازار میبینید که در بسیاری از موارد وقتی الگوی خاصی در قیمت اتفاق میافتد، قیمت حرکت به خصوصی را از خود نشان میدهد. پس شما نتیجه میگیرید که این الگو بیانگر رفتار خاصی در آینده است.
اگر این رفتار خاص به میزان زیادی تکرار شود باعث میشود رفتار شما پس از اتفاق آن الگو قابل پیشبینی شود.(مقالهجفت ارز چیست را هم مطالعه کنید)
پس میتوان گفت بررسی گذشته یک پدیده، برای پیشبینی رفتار آینده همان پدیده، کاری عقلانی است.
[irp posts=”9591″ name=”انواع تحلیل”]
به نظر شما شرکتها چرا برای استخدام کردن افراد، رزومه و گذشته آنها را میخواهند؟
چون تنها چیزی که ما از آن فرد در اختیارداریم گذشته است؛ و ما با آن میتوانیم با احتمال، آینده آن فرد را نیز پیشبینی کنیم.
سؤال: اگر شما به فردی اعتماد زیادی داشته باشید (در گذشته شخص مورد اعتماد بوده است) آیا همه زندگی خود را به دست او میدهید؟ در بسیاری از مواقع پاسخ خیر است. چرا؟ چون بحث احتمال است و ممکن است آن شخص در آینده رفتاری متفاوت از گذشته از خود نشان دهد.
در بازار هم همین است. اگر الگوی خاصی در گذشته عملکرد خوبی از خود نشان داده دلیل نمیشود با احتمال 100 درصد در آینده هم به همان شکل عمل کند. پس اینجا است که مدیریت ریسک و سرمایه به کمک ما میاید.
واقعیت این است که در تحلیل تکنیکال، ما برای معامله کردن در بازار تنها چیزی که در اختیارداریم گذشته است. پس باید بتوانیم راهی پیدا کنیم تا بتوانیم جهت آینده بازار را با احتمال بالا پیشبینی کنیم و در تحلیل تکنیکال برای حل این مساله، از الگوهای تکرارشونده در گذشته استفاده میکنیم ولی با استفاده از مدیریت ریسک و سرمایه، احتمال شکست خود را پایین میآوریم.
نکته دیگر اینکه در تحلیل و پیشبینی رفتار آینده بازار، همه مانند همفکر نمیکنند. اگر اینطور بود همه باهم خریدار میشدند و یا همه باهم فروشنده میشدند.
همه میدانیم اگر این اتفاق بیافتد (همه باهم خریدار شوند) دیگرکسی در بازار نیست که ما محصول خود را به او بفروشیم. در حقیقت تفکرات متضاد است که بازار را شکل میدهد.
به عنوان پاسخ کلی به سوال تحلیلی تکنیکال یا فاندمنتال؟ به نظر من باید مسیر کلی حرکت قیمت را در دراز مدت با تحلیل فاندمنتال بررسی کنیم و در کوتاه مدت با استفاده از تحلیل تکنیکال ورود و خروج های مناسبی را پیدا کنیم.
مشاهده مقاله تحلیل تکنیکال، قسمت اول
اگر میخواهید بدانید جدول شاخص تورم بانک مرکزی سال 99 چقدر بوده و اموزش سرخطی زدن هم ببینید توصیه میکنم این مقالات را هم بخوانید.